تنوع خاستگاهی اعضای بریکس چه چالشهایی ایجاد میکند؟
تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۷۲۶۹۱
گروهها و مجامعی نظیر بریکس، جی ۷، شانگهای و ... عموماً یک هدف مشخص و اصلی دارند و آن هم این است که همگرایی بین کشورهای عضو ایجاد کنند تا این گروهها بهعنوان یک کل واحد بتوانند به نقشه راه مشخصی رسیده و در مقابل گروههای مشابه، وزن رقابتی داشته باشند.
به گزارش هممیهن، مسلم است که توسعه گروه بریکس به لحاظ تعداد اعضای کشورهای در حال توسعه، وزن اقتصادی و سیاسی این گروه را بهعنوان یک گروه غیرغربی افزایش میدهد، اما تنوع و اختلافات بالقوه میان اعضای این گروه آنقدری هست که موجب شده این گروه نتواند به آن همگرایی و تاثیرگذاری از نوع تاثیرگذاری گروه ۷ برسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سفیر آفریقای جنوبی در بریکس اعلام کرد که ۱۹ کشور برای پیوستن به این ائتلاف ابراز علاقه کردهاند. از بین این ۱۹ کشور، ۱۳ کشور رسماً درخواست پیوستن به این اتحادیه را داشتهاند و شش کشور دیگر بهصورت غیررسمی این کار را انجام دادهاند. کشورهایی که برای عضویت در بریکس ابراز علاقه کردهاند عبارتند از الجزایر، آرژانتین، بحرین، مصر، اندونزی، ایران، عربستان سعودی و امارات متحده عربی. در سال ۲۰۲۲، که چین میزبان اجلاس بریکس بود، رسماً پیشنهاد داده بود که این بلوک روند توسعه و افزایش تعداد اعضا را آغاز کرده و رویهها و معیارهایی برای این کار ایجاد کند.
تاریخ شکلگیریدر ابتدا نام این مجمع “BRIC” بود که برای اولین بار در سال ۲۰۰۱ توسط جیم اونیل، اقتصاددان وقت گلدمن ساکس برای توصیف کشورهایی که او از آنها با عنوان موتورهای رشد اقتصادی برتر، در فضای خارج از جهان غرب توصیف میکرد، ابداع شد. این چهار کشور اصلی - برزیل، روسیه، هند، چین - در نهایت در یک بلوک رسمیت یافتند و اولین اجلاس سران خود را در سال ۲۰۰۹ برگزار کردند. از آن زمان تاکنون این اتحاد فقط یک عضو دیگر (آفریقای جنوبی) را اضافه کرده است و بنابراین حرف S در انتهای نام لاتین BRIC افزوده شده است.
افزایش رقابت استراتژیک چین و روسیه با غرب و تمایل چین به افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی خود، این بلوک را به سمت افزایش تعداد اعضا سوق داده است. ظاهراً از نگاه چین و روسیه، بریکس میتواند وزنه تعادلی غیرغربی، در مقابل گروه ۷ باشد. گروه ۷ اصلیترین مجرای اعمال سیاستهای کشورهای غربی برای شکل دادن به سیاستهای دیپلماتیک و اقتصادی بلوک غرب است. سیاستهای کشورهای غربی معمولاً ابتدا در گروه ۷ تدوین میشود و بعد برای اجرا در ساختار مختلف کشورهای غربی به زبانهای اجرایی ترجمه میشود.
در سالهای اخیر، فعالیت و قدرت این گروه که شامل کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات متحده و همچنین اتحادیه اروپا بهعنوان عضو غیررسمی است، بهطور چشمگیری افزایش یافته است. سال گذشته گروه ۷ تحریمهای گستردهای علیه روسیه به اجرا گذاشته و مواضع قاطعتری برای مهار تغییرات اقلیمی، اتخاذ کرد. قدرت یافتن گروه ۷ در کنار سایر سیاستهای اصلی بلوک غرب، موجب شده که پکن و مسکو هم دست به کار شوند و بهدنبال یک مجمع مشابه با گروه ۷، اما غیرغربی باشند تا بتوانند با استفاده از نظرات کشورهای غیرغربی، نظرات خود را در خصوص موضوعاتی نظیر تغییرات آب و هوایی و لزوم کاهش تسلط غرب بر امور مالی بینالمللی تقویت کنند.
در میان گروههای موجودی که چین و روسیه عضو آن بوده و کشورهای غربی عضو آن نیستند، بریکس تنها مجمعی است که جهانی است و بهعنوان ابزاری برای برانگیختن چنین مباحثی، میتواند منطقی و اثرگذار باشد. توسعه بریکس نیز یک امر طبیعی است، زیرا نظم جهانی که زمانی تحت رهبری غرب بود، حالا بهطور فزایندهای چندقطبی شده است. در میانه این تغییر ژئوپلیتیک جهانی، کشورهای غیرغربی بهطور فزایندهای به دنبال راههایی برای تعمیق روابط اقتصادی و سیاسی خود با یکدیگر هستند و اساساً دلیل علاقه فزاینده آنها به عضویت در بریکس نیز همین است.
اروپا و آمریکا، کشورهای غیرغربی را تحت فشار قرار میدهند تا در یک چارچوب زمانی مشابه کشورهای توسعهیافته، جدول زمانی دقیقی را برای حذف تدریجی سوختهای فسیلی و حرکت به سمت انتشار صفر کربن تعیین کنند. کشورهایی مانند چین و هند میگویند که این زور و اجبار ناعادلانه است. استدلال آنها این است که این غرب است که باید بار سنگین انتشار گازهای گلخانهای و هزینههای تغییرات اقلیمی را متحمل شود، زیرا در ابتدا این کشورهای غربی بودهاند که به لحاظ تاریخی بیشترین مسئولیت را در خصوص انتشار گازهای گلخانهای بر دوش دارند.
چین و روسیه همچنین با روش آمریکا و بهطور کلی گروه ۷، در استفاده زیاد از تحریمهایی که شرکتهای بینالمللی از جمله شرکتهای روسی و چینی را تهدید میکند که به قوانین تعیینشده از سوی غرب پایبند باشند یا دسترسیشان به نظامهای مالی اروپا و آمریکا قطع میشود، مخالف هستند.
هیچ مانعی جز جدول زمانی برای پذیرش اعضای جدید در بریکس وجود ندارد. بسیاری از کشورهایی که تمایل خود را برای پیوستن به این اتحادیه ابراز کردهاند، به وضوح به این بلوک نفع میرسانند. عربستان سعودی و امارات متحده عربی نیز احتمالاً در نهایت به بریکس ملحق خواهند شد و این عضویت بریکس را قادر میسازد تا چتر خود را در خاورمیانه نیز بگستراند. پذیرش عضویت دو کشور عربی حاشیه خلیجفارس که هر دو ثروت دولتی بزرگی برای سرمایهگذاری دارند، هم اعضای این گروه را افزایش میدهد و هم موجب میشود سرمایهگذاریهای داخلی در میان اعضای بریکس نیز رونق یابد.
از دیدگاه پکن، اضافه شدن دو تولیدکننده بزرگ نفت به بریکس، در آینده میتواند به تضمین دسترسی چین به منابع انرژی کمک کرده و امنیت انرژی جهان را نیز افزایش دهد. مصر، یکی از بزرگترین اقتصادهای آفریقا با بیش از ۱۰۰ میلیون جمعیت، یکی دیگر از نامزدهای عضویت در بریکس است. همین امر را میتوان برای اندونزی، که در قلب آسیای جنوب شرقی است نیز در نظر گرفت و خاطرمان باشد که بریکس در این منطقه هیچ عضوی ندارد. این منطقه نیز بهطور فزایندهای آماده تبدیل شدن به مقصدی برای سرمایهگذاران غربی و تبدیل شدن به بخش مهمی از زنجیرههای تأمین تولید جهانی است. قزاقستان نیز تمایل خود را برای پیوستن به بریکس ابراز کرده است. با عضویت قزاقستان در بریکس، این بلوک به آسیای مرکزی نیز راه خواهد یافت
. آسیای مرکزی منطقهای است که یک چهارراه حیاتی برای طرح کمربندراه چین محسوب میشود. گسترش بریکس در خاورمیانه، شمال آفریقا یا آسیای جنوب شرقی میتواند به سرعت تریلیونها دلار تولید ناخالص داخلی را به این بلوک و میلیونها نفر از جمعیت کشورهای عضو این بلوک را سرازیر کند و موجب شود که اندازه کلی این بلوک، با گروه ۷ برابری کند. آنطور که صندوق بینالمللی پول گزارش کرده، مجموع تولید ناخالص داخلی کشورهای عضو گروه ۷، در سال ۲۰۲۲ حدود ۴۴ تریلیون دلار بوده است، درحالیکه مجموع تولید ناخالص داخلی اعضای بریکس به حدود ۲۶ تریلیون دلار رسیده است.
پارامترهای قدرت بریکسهرچقدر که بریکس بزرگتر شود، بیشتر قادر خواهد بود ظرفیت مؤسسات مرتبط با خودش را برای تبدیل شدن به جایگزینهای مناسب برای مؤسسات غربی افزایش دهد. هرچند این توانایی بریکس احتمالاً با محدودیتهایی نیز مواجه خواهد شد. دو مؤسسه مهمی که پنج عضو فعلی بریکس ایجاد کردهاند عبارتند از «بانک توسعه جدید» موسوم به NDB که قرار است مشابه بانک جهانی و نقش بانک توسعه را ایفا کند و دیگری «صندوق ذخیره ارزی» موسوم به CRA است که قرار است نقشی مشابه صندوق بینالمللی پول داشته باشد که وظیفه دارد فشارهای کوتاهمدت مربوط به تراز پرداختها را مرتفع کند. اما از آنجایی که چین در حال حاضر تنها عضوی است که در خارج از کشور بهعنوان یک سرمایهگذار بزرگ مطرح است، بنابراین هرگونه سازوکاری در بریکس برای تضمین یا تسهیل دامنه توانایی مالی بریکس، به خواست پکن بستگی خواهد داشت و این خود دامنه تصمیمسازی در بریکس را محدود خواهد کرد.
البته پیوستن کشورهایی مانند امارات متحده عربی و عربستان سعودی به مکانیسمهای بریکس بهعنوان عضو کامل، اندازه این بلوک را افزایش میدهد و موجب میشود که بریکس بیشتر بتواند با نهادهای تحت حمایت غرب، رقابت کند. در حال حاضر، این رقابت با نقشآفرینی بانک توسعه جدید آغاز شده است و بنگلادش، مصر و امارات متحده عربی اولین کشورهایی هستند که بهرغم عدم عضویت در بریکس، در سال ۲۰۲۱ به این بانک پیوستند. هرچند سهم آنها در این بانک کمتر از سهم اعضای اصلی بریکس است. با این حال، اگر بانک توسعه جدید و صندوق ذخیره ارزی بریکس، بخواهند خود را بهعنوان جایگزین و آلترناتیو مؤثری برای همتایان غربی خود معرفی کنند، باید اندازه خود را افزایش دهند. برای مثال بانک توسعه جدید آنقدرها هم بزرگ نیست و در خوشبینانهترین حالت میتوان گفت که فقط یکی از دهها بانک توسعه چندجانبه در جهان است.
در تاریخ دوم ماه مه، لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، رئیسجمهور برزیل، اعلام کرد که مذاکراتی را با بانک توسعه جدید که در حال حاضر توسط دیلما روسف، رئیسجمهور سابق برزیل اداره میشود آغاز کرده است تا قوانین داخلی بانک را اصلاح کرده و به آرژانتین که به این بانک بدهکار است، اجازه دهد تا منابع مالی یا وام دریافت کند تا به این ترتیب بانک توسعه جدید به ابزاری «برای برداشتن چاقوی صندوق بینالمللی پول از روی گردن آرژانتین» تبدیل شود. این خبر نشان میدهد که چگونه رهبران بریکس احتمالاً به دنبال گسترش نفوذ این نهادها خواهند بود؛ حتی اگر در عمل تلاشهای آنها تأثیرگذاری کمی داشته باشد.
گسترش بریکس همچنین میتواند به تقویت تجارت با ارزهای غیرغربی و همچنین حمایت از ارز احتمالی بریکس کمک کند. اما این تلاشها همچنان تهدید اندکی برای دلار آمریکا به حساب خواهد آمد و راههای محدودی برای دور زدن ارزهای غربی ایجاد میکند. یکی از زمینههایی که کشورهای بریکس در آن همسو هستند، کاهش تسلط دلار آمریکا و کاستن از کنترل غرب در امور مالی تجارت بینالمللی و ذخایر جهانی است. رهبران بریکس قصد دارند این هدف را با یک ارز ذخیره جایگزین با پشتوانه بریکس انجام دهند. کشورهای غربی به ویژه ایالات متحده توانستهاند از طریق سیاستهای تحریمی که ارتباط شرکتهای خاطی را با سیستم مالی بینالمللی قطع کرده یا تهدید به قطع ارتباط میکند، از این سلطه بهرهبرداری کنند.
این آسیبپذیری بهطور فزایندهای به یک نگرانی عمده در پکن و مسکو تبدیل شده است، زیرا غرب، روسیه را به دلیل جنگ در اوکراین تحریم میکند و چین نیز میداند که در صورت حمله به تایوان، احتمال اقدام تلافیجویانه غرب با اعمال تحریمها، مطرح است. با این حال، تلاشها برای گسترش تسویه مبادلات تجاری با ارزهای محلی بهعنوان راهی برای دور زدن دلار با محدودیتهایی مواجه است. بهعنوان مثال، ارزهای کشورهای عضو بریکس خیلی قوی نیستند و بهراحتی قابل تبدیل نیستند. همین امر باعث میشود بانکها و شرکتها این ارزها را در ترازنامه خود بهعنوان ارزهای نامطلوب به حساب بیاورند. بهعنوان مثال، اگرچه روسیه تلاش کرده استفاده از یوان در تجارت خود با چین را تقویت کند، اما مسکو به دلیل نگرانی در مورد تبدیلپذیری محدود روپیه، تمایل کمتری به افزایش استفاده از روپیه هند داشته است.
مازاد تجاری بزرگ روسیه با هند نیز منجر به انباشت روپیه قابلتوجهی میشود. بیشتر تجارت در داخل بلوک بریکس نیز چینمحور است، زیرا تجارت دوجانبه بین کشورهای بریکس که چین درگیر آن نیست، نسبتاً محدود است و هرگونه تغییر به سمت استفاده از یوان بیشتر به یک موضوع دوجانبه با چین تبدیل میشود نه کشور دیگری. علاوه بر این، به دلیل عدم تمایل چین به انجام اصلاحات برای افزایش تبدیلپذیری یوان، تجارت با این کشور نیز با محدودیتهایی مواجه است. گسترش بریکس میتواند به افزایش تجارتهایی که چینمحور نباشند، کمک کند.
از نظر کشورهایی نظیر عربستان سعودی و امارات متحده عربی، جذابیت اصلی پیوستن به بریکس، اقتصاد بزرگ چین است، اما محدودیت تبدیلپذیری یوان، موجب میشود که این کشورها در تجارت گستردهتر با چین، انگیزه کمتری برای حرکت به سمت دلارزدایی داشته باشند. علاوه بر این، امارات متحده عربی و عربستان سعودی تمایل کمی برای کنار گذاشتن کامل سنت قدیمیشان و فروش بیشتر نفت خود به ارزهای دیگر غیر از دلار نشان دادهاند. این کشورها دیدهاند که چگونه چین عادت به دستکاری قیمتهای یوان در سایر کالاها داشته است. فروش نفت بیشتر براساس ارز یوان مشکلساز خواهد بود، زیرا هر دو کشور عربستان و امارات ارزهای خود را به دلار متصل میکنند و افزایش انباشت یوان برای آنها همانقدر خطرناک است که انباشت روپیه برای روسیه خطرناک است. قابلیت تبدیلپذیری یوان برای کشورهایی نظیر امارات و عربستان همان اندازه کم است که قابلیت تبدیلپذیری روپیه برای روسیه کم است.
محدودیتهای بریکسآمارها نشان میدهد که تا دسامبر سال گذشته، کمی بیش از ۵۴ درصد ذخایر ارزی جهان به دلار آمریکا نگهداری میشد. این درصد از زمان معرفی یورو در سال ۱۹۹۹، یعنی زمانی که سهم دلار از ذخایر ارز خارجی جهانی به ۷۱ درصد رسید، بهطور پیوسته روندی کاهشی داشته است. با این حال، با وجود اینکه سهم پول ایالات متحده به آرامی کاهش یافته است، سهم کشورهای غیرغربی بسیار پایینتر آمده است. بهعنوان مثال، یوان چین تا دسامبر ۲۰۲۲ فقط ۷/۲ درصد از ذخایر ارزی جهانی را به خود اختصاص داده است.
خبرگزاری رویترز در تاریخ چهارم ماه مه به نقل از مقامات هندی گزارش داد که روسیه و هند پس از ماهها مذاکره، گفتگوها درباره تجارت دوجانبه بر مبنای روپیه را به حالت تعلیق درآوردهاند. مقامات روسیه نگران بودند که انباشت روپیه - که به دلیل مازاد تجاری بزرگ روسیه با هند رخ میداد – مطلوب اقتصاد روسیه نبود، زیرا روپیه به میزان کافی قابلیت تبدیل به ارزهای دیگر را نداشت و هند فقط ۲ درصد از تجارت جهانی را تشکیل میداد.
براساس آخرین دادههای تجاری که بهطور سالانه در پایگاههای اطلاعرسانی سازمان ملل متحد درج میشود، چین بیشترین تجارت را در داخل گروه بریکس به خود اختصاص داده است. تجارت با چین ۸۴ درصد تجارت برزیل با کشورهای بریکس را تشکیل میداد. این رقم برای هند ۷۳ درصد، برای روسیه ۸۶ درصد و برای آفریقای جنوبی ۶۷ درصد بود. حرکت سیاسی جدیدی برای ایجاد یک ارز ذخیره در بریکس به راه افتاده است. این ایدهای است که بیش از ده سال است که بر روی میز کشورهای عضو بریکس بوده است. با این حال، چنین ارزی به دلیل اینکه ارزهای کشورهای عضو بریکس نسبت به ارزهای اصلی غربی ایمنی کمتری دارند، همچنان با نگرانیهای مرتبط با نوسان ارزش مواجه است؛ بنابراین باید دید که سایر کشورها تا چه حد مایل به استفاده از ارز ذخیره بریکس هستند.
تغییرات اقلیمی و انتقال انرژی زمینههایی هستند که در چارچوب آنها ممکن است همکاری بریکس بهطور قابلتوجهی افزایش یابد. اضافه شدن عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اندونزی و الجزایر به بریکس - که همگی از تولیدکنندگان عمده نفت و گاز یا مصرفکنندگان زغالسنگ هستند - میتواند بریکس را به یک بازیگر اصلی در مذاکرات اقلیمی تبدیل کند. البته به این شرط که همه این کشورها در چارچوب بریکس یک موضع مشترک اتخاذ کنند. این بلوک نهتنها دو مصرفکننده بزرگ زغالسنگ در جهان (هند و چین) بلکه دو تولیدکننده نفت غیرغربی (روسیه و عربستان سعودی) را نیز در خود خواهد داشت.
همچنین گروهی از دیگر کشورهای کوچکتر و وابسته به سوخت فسیلی (از جمله الجزایر، آفریقای جنوبی، اندونزی و برزیل) در این گروه خواهند بود که همگی فشار غرب برای تسریع دور شدن از سوخت فسیلی را ناعادلانه میدانند. هند، با حمایت چین، از هماکنون برای حمایت از «راههای چندگانه» برای گذار انرژی در نشست سپتامبر در دهلینو، گروه ۲۰ را تحت فشار قرار داده است. روشهای متعدد به کشورها این امکان را میدهد که تاریخ خاصی را برای استفاده از زغالسنگ یا سایر سوختهای فسیلی تعیین نکنند و این نکتهای است که کشورهای غربی نمیتوانند بپذیرند.
علاوه بر این، امارات متحده عربی که میزبان اجلاس آب و هوایی سازمان ملل در سال جاری است، تلاش کرده است تا بحثها را از حذف تدریجی استفاده از سوختهای فسیلی به حذف تدریجی «انتشار سوختهای فسیلی» تغییر دهد. این ایده باز هم امکان مصرف نفت، گاز و زغالسنگ را در بازه زمانی طولانیتر فراهم میکند. استدلال امارات این است که با استفاده از فناوریهای جدید میتوان جذب و ذخیره کربن ناشی از استفاده از سوختهای فسیلی را کاهش داد، اما این استدلال لزوماً مورد پذیرش کشورهای غربی واقع نخواهد شد. بنابراین، بریکس این پتانسیل را دارد که ابزاری برای کشورهای همفکر باشد تا موضعی متفاوت نسبت به غرب در مورد مسائل آب و هوایی اتخاذ کنند و دیدگاه مشترک خود را در مذاکرات بینالمللی، مانند کنفرانسهای سازمان ملل و سایر نشستهای چندجانبه، مطرح کنند.
اما با رشد بریکس، اختلافات داخلی بر سر سیاستهای مختلف، بهویژه در مورد مسائل غیراقلیمی و اقتصادی نیز افزایش خواهد یافت و همین اختلافات انسجام داخلی بریکس را محدود میکند. پنج عضو کنونی بریکس در مورد موضوعاتی مانند کاهش تسلط مالی غرب یا تقویت منابع مالی تغییرات اقلیمی برای کشورهای در حال توسعه دیدگاههای مشابهی دارند. با این حال، آفریقای جنوبی، برزیل و هند به اندازه چین و روسیه، دیدگاههای مبتنی بر ضدیت با آمریکا و اروپا را دنبال نمیکنند. نکته بعدی رقابت و حتی اختلافات هند با چین است که موجب میشود آمریکا با واسطه ضدیت با چین، در حوزه نظامی به شدت از هند حمایت کند. در سوی دیگر ماجرا برزیل قرار دارد که اگرچه روابط اقتصادی بسیار گستردهای با چین دارد و مقصد بسیاری از سرمایهگذاریهای چین است، اما در عین حال، روابط اقتصادی عمیقی با ایالات متحده نیز دارد و بههیچعنوان واشنگتن را بهعنوان یک رقیب استراتژیک نمینگرد.
در گذشته نیز این تضادهای داخلی، همکاریهای بریکس را محدود کرده است و باید دید آیا در آینده کشورهای عضو بریکس از سد این تضادها عبور خواهند کرد یا خیر. بهعنوان مثال، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اندونزی عمیقاً با دستگاه امنیتی ایالات متحده مرتبط هستند و در صورت پیوستن این سه کشور به بریکس، همکاریهای امنیتی این سه کشور با آمریکا مختل خواهد شد. ایران، یکی دیگر از نامزدهای احتمالی بریکس است که البته در خصومت عمیق روسیه و چین با ایالات متحده و متحدان غربیاش، همراهی نشان داده است. اما ایران بزرگترین رقیب منطقهای عربستان سعودی نیز هست و در صورت عضویت هر دو کشور در بریکس، این رقابت میتواند منجر به اختلافات داخلی در بریکس شود.
در نهایت، باید گفت که ورود این کشورها و سایر کشورهای علاقهمند به بریکس، همکاری در زمینههای مورد علاقه دوجانبه در مسائل اقتصادی و مالی را محدود نمیکند، اما همکاری این کشورها در چارچوب بریکس با هدف ایجاد یک مجمع متحد سیاسی برای مقابله با گروه هفت، بهشدت محدود خواهد بود. کشورهای عضو گروه ۷، همگی دارای مجموعهای از ارزشها و باورهای بنیادی مشترک هستند و همین مسئله است که گروه ۷ را بسیار باثباتتر و متحدتر از بریکس جلوه میدهد. اما بریکس، مجموعهای از کشورها است با منافع متفاوت، نیات متفاوت، رقابتها و تنشهای گوناگون در میان خود و چنین مجموعهای برای متحد شدن، راه سختی پیش پای خود دارد.
منبع: فرارو
کلیدواژه: گروه بریکس قیمت طلا و ارز قیمت موبایل امارات متحده عربی کشور های عضو بریکس طور فزاینده ای کشور های غیرغربی بانک توسعه جدید تغییرات اقلیمی عضویت در بریکس سوخت های فسیلی آفریقای جنوبی عربستان سعودی کشور های غربی عنوان مثال ایالات متحده تبدیل پذیری موجب می شود چین و روسیه کشور ها عنوان یک بین المللی کشور ها کشور هایی زغال سنگ شرکت ها گروه ها ارز ها گروه ۷
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۷۲۶۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوری قزلجه: فراکسیون مستقلین احتمالا برای ریاست مجلس و دیگر پُست ها کاندیدا دارد /تعداد اعضای فراکسیون ممکن است به ۱۰۰ نفر هم برسد
به گزارش خبرگزارش خبرآنلاین، غلامرضا نوریقزلجه، رئیس فراکسیون مستقلین مجلس یازدهم تعداد اعضای فراکسیون مستقلین مجلس آینده را پیش از مرحله دوم انتخابات ۸۰ نفر اعلام میکند و در عین حال تاکید دارد که این عدد احتمالا با برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس دوازدهم به ۱۰۰ نفر افزایش مییابد.
او در گفت وگو با روزنامه دنیای اقتصاد به سوالاتی در این زمینه پاسخ داده است، بخش هایی از مصاحبه را می خوانید:
فراکسیون مستقلین، اعتدالیون و اصلاحطلبان چند عضو خواهد داشت و تا کنون چه جلساتی را برگزار کردهاید؟
با توجه به اینکه تکلیف ۲۴۵ کرسی از ۲۹۰ کرسی مجلس دوازدهم در مرحله اول انتخابات مشخص شده و بر اساس گرایشهای سیاسی و حضوری که نامزدها در انتخابات مجلس دوازدهم داشتند، مجموع نمایندگانی که به صورت مستقل در انتخابات حضور پیدا کردند و نامزد شدند و آنهایی که مورد حمایت احزاب معتدل و برخی از احزاب اصلاحطلب فعال بودند، در این مرحله حدود ۸۰ نفر میشود و ما امیدواریم که با برگزاری مرحله دوم انتخابات در حوزههای باقیمانده این عدد نزدیک به ۱۰۰ نفر برسد.
یعنی این ۱۰۰ نفر مجموعهای از مستقلین، اعتدالیون و اصلاحطلبان مجلس دوازدهم خواهند بود؟تعدادی از این منتخبین در گروههای مستقلین، تعدادی در گروههای معتدل و تعدادی هم مستقل هستند و سابقه بعضی از آنها به اصولگرایی یا اعتدالی هم میخورد، اما در مجموع این تعداد از عزیزان بنا دارند که در قالب فراکسیون مستقلین قرار گیرند؛ البته نمیتوانیم نام این فراکسیون را به صورت دقیق بگوییم و نام این فراکسیون در مجلس آینده بستگی به نظر جمع دارد.
شما در فراکسیون مستقلین به حضور سه گروه اشاره کردید، آیا مشخص است که این سه گروه چه سهم و تعدادی دارند و کدام گروه بر سایر گروهها سنگینی میکند؟
تعداد مستقلین بیشتر از سایر گروهها است. یعنی آنهایی که خودشان اعلام کردند که به صورت مستقل در انتخابات حضور پیدا کردند و نزدیک به ۷۰ تا ۸۰ درصد این افراد به صورت مستقل در انتخابات حضور پیدا کردند. بعضا مورد حمایت احزاب با سلیقههای مختلف سیاسی هم قرار گرفتند، اما خودشان اعلام کردند که به صورت مستقل در انتخابات حضور پیدا کردند.
چه اولویتهایی از سوی فراکسیونی که در مجلس آینده تشکیل خواهید داد، مدنظرتان است و فکر میکنید که باید در مجلس دوازدهم چه چیزهایی در اولویت قرار گیرد؟
طبیعتا اولویت ما برگرفته از نظرات مردم خواهد بود که به صورت عملیاتی و در ایام انتخابات این گفتوگوهای رودررو با مردم صورت گرفته است. اگر بخواهیم برآیند این درخواستها را دستهبندی کنیم، مهمترین آن مباحث اقتصادی و معیشتی مردم است. طبیعتا منتخبان و نمایندگان دوره دوازدهم به خصوص نمایندگانی که عضو این فراکسیون هستند که با مشی مستقلی و با اتکا به آرای مردم رای آوردند و اعتماد مردم را کسب کردند، حتما به دنبال حل مشکلات اساسی و مهم کشور خواهند بود. به همین دلیل هم امروز اقتصاد و مسائل معیشتی از اولویتدارترین مواردی است که حتما باید در این مجلس پیگیری شود.
راهبرد فراکسیون مستقلین مجلس دوازدهم، چه خواهد بود و چه اقداماتی را میخواهید انجام دهید تا از اقدامات رادیکالی جلوگیری شود؟ یعنی برای خنثیسازی اقدامات رادیکالی که در مجلس یازدهم شاهد آن بودیم و در مجلس دوازدهم نیز شاهد آن خواهیم بود چه راهبردی دارید؟ما از تعداد اعضای فراکسیون مستقلین ابراز خوشحالی میکنیم چون از یک عدد خیلی پایین مجلس یازدهم به عدد ۸۰ تا ۱۰۰ مجلس دوازدهم گذر میکنیم. در حالیکه ما هنوز اکثریت مطلق را در مجلس نداریم که بگوییم هر تصمیمی و هر رایی را که اراده کنیم میتوانیم بگیریم. شاید خیلی از کسانیکه میتوانستند در مجلس در این فراکسیون قرار بگیرند، به دلایل مختلف در فرآیند انتخابات که از مراحل تایید صلاحیتها شروع میشد تا رایگیری، باز ماندند و ما آن عدد را نداریم که بگوییم هر تصمیمی را که بخواهیم عملیاتی خواهیم کرد. بنابراین حتما ما باید با سایر فراکسیونها تعامل کنیم. چون فراکسیونی که در تفکر مقابل است باز هم اکثریت را دارد البته فعلا آنها به دلیل یکسری اختلافات سیاسی که دارند و موضوعاتی که برای انتخابات هیات رئیسه مجلس است، دچار تشتتآرا هستند و منسجم و در یک فراکسیون نیستند با این حال شاید بتوانند دور هم جمع شوند چون از یک مشرب سیاسی میآیند و میتوانند اکثریت را شکل دهند و شاید در این شرایط بتوانند جلوی خیلی از طرحهای مدنظر ما را بگیرند یا اجازه ندهند که به نتیجه برسد و آرای مخالف ما را داشته باشند
تاکنون چه جلساتی با اعضای فراکسیون مستقلین مجلس دوازدهم برگزار کردید؟
با دوستانی که رای آوردند چه آنهایی که در مجلس هستند، چه آنهایی که نمایندگان ادوار بودند و رای آوردند و چه آنهایی که نمایندگان جدید هستند که برای نخستین بار رای میآورند، گفتوگوهایی داشتیم و نشستهایی را برگزار کردیم. برخی در شهرستان هستند و به صورت تلفنی ارتباط گرفتیم و برخی به تهران میآیند و زیارتشان میکنیم و هماهنگیهای اولیه را برای شکلگیری یک فراکسیون منسجم انجام میدهیم.
با توجه به اینکه فراکسیون مستقلین احتمالا تا ۱۰۰ نفر افزایش پیدا میکند، چه نقش و تصمیمی برای انتخابات هیات رئیسه متناسب با این ظرفیت جدید خواهید داشت؛ چون گفته میشود رایزنیها برای ریاست مجلس آینده شروع شده است، میخواهم بدانم موضع فراکسیون شما برای انتخابات هیات رئیسه مجلس چیست؟ما نسبت به عددی که داریم هم در انتخابات هیات رئیسه مجلس اثر خواهیم گذاشت و به همان اندازه در آن انتخابات نیز حضور خواهیم داشت. البته ما حتما حرف نامزدهای مطرح شده برای ریاست مجلس و دیدگاههایشان را خواهیم شنید و با هر دیدگاهی که احساس کنیم به دیدگاه ما نزدیکتر است، تعامل خواهیم کرد.
نباید فراموش کنیم که در کشور ما رئیس مجلس مانند سایر کشورها فقط به عنوان سخنگو نیست، بلکه به عنوان رئیس قوه در یکسری مجامع مهم حضور دارد و گاهی در آنجا تصمیمات مهمی هم میگیرد. بنابراین به دلیل اختیارات زیادی که رئیس مجلس دارد، دیدگاه این فرد مهم است و باید دید راجع به مسائل کلی و مهم کشور چه دیدگاهی دارد و کدامیک از نامزدهای موجود دیدگاهشان و نظراتشان به دیدگاهها و نظرات ما نزدیکتر است و بهتر میتوانیم با آنها کار کنیم و این موارد حتما در اینکه چه کسی را ما برای ریاست کمک کنیم، دخیل خواهد بود.
البته این منتفی نیست که از مجموعه ما نامزدی برای ریاست مجلس داشته باشیم و این احتمال چه برای ریاست مجلس و چه برای پستهای دیگر وجود دارد. به همین دلیل من این موضوع را نفی نمیکنم ولی حتی اگر ما نامزدی برای ریاست مجلس داشته باشیم، حتما باید تعاملی با سایر فراکسیونهای مجلس شکل بگیرد.
۲۷۳۰۲ برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901191